شازده کوچولو

دل نوشته ها و خاطرات زندگی(راستش اول می خواستم اینجا یک مکان خصوصی باشه چند روزیه که تصمیم گرفتم عمومیش کنم )

شازده کوچولو

دل نوشته ها و خاطرات زندگی(راستش اول می خواستم اینجا یک مکان خصوصی باشه چند روزیه که تصمیم گرفتم عمومیش کنم )

امان از شباهت ها

سلام چی بگم والا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

نمی فهمم چرا دو تا آدم اینقدر شبیه هم میشن .

من یه همکاری داشتم تو اداره که البته بعداً رئسیم شد ولی اولش کارشناس بود ولی خوب نزدیک 7 سال همکار بودیم

خلاصه اینکه من از اون اداره اومدم بیرون

رفتم دانشگاه استادو که دیدم ماتم برد خشکم زد فوق العاده شبیه همکارم بود حتی تا این حد که هردو تاشون "سید" بودن 

و فامیلیاشونم به خاندان امام حسین می رسید  حرکات ،مدل مو ،حتی طرزتفکر حتی اینکه یه دفعه عصبانی بشن چون من روز اول 45 دقیقه دیر رسیدم سر کلاس استاد از دستم ناراحت شد بهم گفت :وایمیسادی باهم می رفتیم ؟؟؟؟  سیدا اینطورین دیگه ؟

بد به خدا اینطوری خیلی بده چون طرف مقابل نمی فهمه چرا یک دفعه اینقدر باهاش احساس صمیمیت می کنی نه می تونی بهش بگی نه راه پس داری نه راه پیش !!!!

بنده خدا خودشم گیج میشه از اون طرف تو هم گیجی تا یه مدت حتی آشوبی

یه وقت به خودت می یای می بینی چه کردی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

ولی دیگه پشیمونی سودی نداره

وای خدا جون دیگه یه همچین مشکلاتی برام پیش نیاد منم قول قول میدم دیگه تو هیچ اداره  دیگه ای که با اینکه دولتی هم بود آدماش 

معلوم نیست چه مرگشونه که با وجود اینکه زن دارن  با خانم ها شوخی می کردن دائم و .... 

یا اینکه اینقدر پررو بودن که دائم تو صورت آدم نگاه می کردن و چشماشونو نگه نمی داشتن پامو دیگه نذارم 

والا راست میگن که بهترین جا برای خانم ها همون تدریس و خانه داریه .......

البته من که عاشق پژوهشم ........

و السلام .




شماره تلفن برای کسانی که مریض دارن

سلام یه شماره تلفنی پیدا کردم  برای اونا یی  که مریضی ناعلاج دارند 

مدرسه بوعلی که زیر نظر آقای آل اسحاق هست در قم که نسخه بوعلی سینا به شما میده

و شنیدم که هزینه هم دریافت نمی کنه حتی شنیدم که از خارج از کشور هم به اینجا مراجعه می کنن

شمارشو میدارم اینجا ان شا الله گره از مشکلات شما باز کنه 

۰۲۵۳۷۲۲۱۱۷۲ و ۰۲۵۳۷۲۳۴۶۶۵

و دومی در تهران جنب امامزاده حمیده خاتون باغ فیض که زیر نظر دکتر خیر اندیشه 

البته اینجا هزینه دریافت می کنند ولی کارشون خوبه و تایید شده چون خودم پدرم رو که مشکل عروق

داشت و نزدیک بود پاشو قطع کنند بردم اونجا شمارشو ندارم ولی تو وب بزنید دکتر خیر اندیش می یاد

کاری که از دستم بر می اومد.

آقا مگه دوست داشتن علم جرمه

سلام واقعا نمی دونم چی بگم ?

نمی دونم از سال ۸۸ چه بلایی سر این مملکت اومده? 

همه چیز عوض شد آدم ها به هم اعتماد ندارن دنبال علم نیستن براشون مهم نیست از چه راهی بالا برن 

من نه سال سابقه کارمو ول کردم بیام درس بخونم ولی اینجام باز همون آش و همون کاسه

جامعه آکنده از عقده های درون تنها اسم مناسبی که یافتم

فرار هم نمیشه کرد به خاطر اینکه شاید محیط اونجا برام تحملش سخته

انگار اینجا یه گروه درست و حسابی و علمی نمیشه تشکیل داد از علم فقط به دنبال منافعش هستند نه خود علم

خیلی تلاش می کنم ولی تا اینجا که بی فایده بوده  چرا آدم ها ی این دوره زمونه اینقدر خودخواهند چرا فقط دنبال منافع ! هرچی باهاشون همراه میشی همراهی نمی کنند وسط راه  ولت می کنن سر در نمی یارم  انگار خودشون خودشون رو از چیزهای خوب محروم  می کنن .

منم از خوبی کردن محروم می کنن واقعا این سونامی  کار کیه? کی مقصره?

پس کی می خوان از این خواب بیدار بشن .

خدایا خسته شدم از دست یک مشت آدم دل مرده .

کاش زودتر تموم بشه ......ٔ.....

دلم گرفت ای پرنده شب

فتنه ی چشم تو چندان ره بیداد گرفت

که شکیب دل من دامن فریاد گرفت

آن که آیینه ی صبح و قدح لاله شکست

خاک شب در دهن سوسن آزاد گرفت

آه از شوخی چشم تو که خونریزِ فلک

دید این شیوه ی مردم کُشی و یاد گرفت

منم و شمع دل سوخته ، یارب مددی

که دگرباره شب آشفته شد و باد گرفت

شعرم از ناله ی عشّاق غم انگیزتر است

داد از آن زخمه که دیگر ره بیداد گرفت

سایه! ما کشته ی عشقیم ، که این شیرین کار

مصلحت را مدد از تیشه ی فرهاد گرفت


هوشنگ ابتهاج