-
دلم گرفته ای دوست هوای گریه با من .
چهارشنبه 3 آذر 1395 21:47
سلام خیالتان راحت ما تو این وبلاگ حرفی از جنس مخالف نمی زنیم همه اش جنس موافق هست و بس. یه استادی داشتم خانم ترم پیش خیلی دوسش داشتم . رابطمون هم صمیمی بود . من بین دو تا کلاسم فاصله بود و می خواستم یه جور پرش کنم بهش گفتم میشه من بیام کلاس شما ؟ گفت نه !!!هرچی اصرار کردم فایده نداشت . هرچی گفتم چرا ؟؟؟؟؟؟؟؟؟ جوابی...
-
آیا انسان های خوب و صادق کلاه سرشون میره ؟
دوشنبه 1 آذر 1395 11:29
-
چهره های منفور در داستان ها (داستان اسباب بازی 3)
یکشنبه 30 آبان 1395 22:52
نام شخصیت :لوتسو علت تبدیل شدن به شخصیت منفی:طرد شدن و دوست نداشته شدن توسط یک بچه و تعویضش با یک عروسک نو
-
چهره های منفور در داستان ها (آلیس فراسوی آینه ها )
شنبه 29 آبان 1395 20:53
نام شخصیت :ملکه قلب ها علت تبدیل شدن به شخصیت منفی داستان :دروغ خواهرش که کیکی که نباید می خورد خورده بود و خرده های کیک را کنار تخت او انداخته بود و مادرش اورا مقصر دانست .
-
چرا بعضی آدم ها بد می شوند؟
شنبه 29 آبان 1395 20:17
یه سوالی در ذهنم وجود داره و اینکه چرا بعضی آدم ها بد می شوند مگه از اول که به دنیا اومدند بد بودند ؟ توی داستان های فانتزی خیلی چیزها وجود داره و مهمترین چیزی که دارم می بینم همینه که بعضی آدم ها بد می شوند فقط به خاطر اینکه در کودکی یکی بهشون بدی کرده و کینه اونو به دل گرفتن مثلاً در" داستان اسباب بازی" یا...
-
امان از شباهت ها
دوشنبه 30 آذر 1394 14:42
سلام چی بگم والا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ نمی فهمم چرا دو تا آدم اینقدر شبیه هم میشن . من یه همکاری داشتم تو اداره که البته بعداً رئسیم شد ولی اولش کارشناس بود ولی خوب نزدیک 7 سال همکار بودیم خلاصه اینکه من از اون اداره اومدم بیرون رفتم دانشگاه استادو که دیدم ماتم برد خشکم زد فوق العاده شبیه همکارم بود حتی تا این حد که هردو تاشون...
-
شماره تلفن برای کسانی که مریض دارن
جمعه 20 آذر 1394 20:09
سلام یه شماره تلفنی پیدا کردم برای اونا یی که مریضی ناعلاج دارند مدرسه بوعلی که زیر نظر آقای آل اسحاق هست در قم که نسخه بوعلی سینا به شما میده و شنیدم که هزینه هم دریافت نمی کنه حتی شنیدم که از خارج از کشور هم به اینجا مراجعه می کنن شمارشو میدارم اینجا ان شا الله گره از مشکلات شما باز کنه ۰۲۵۳۷۲۲۱۱۷۲ و ۰۲۵۳۷۲۳۴۶۶۵ و...
-
آقا مگه دوست داشتن علم جرمه
شنبه 14 آذر 1394 10:30
سلام واقعا نمی دونم چی بگم ? نمی دونم از سال ۸۸ چه بلایی سر این مملکت اومده? همه چیز عوض شد آدم ها به هم اعتماد ندارن دنبال علم نیستن براشون مهم نیست از چه راهی بالا برن من نه سال سابقه کارمو ول کردم بیام درس بخونم ولی اینجام باز همون آش و همون کاسه جامعه آکنده از عقده های درون تنها اسم مناسبی که یافتم فرار هم نمیشه...
-
ادامه بده......
چهارشنبه 11 آذر 1394 18:41
-
دلم گرفت ای پرنده شب
جمعه 6 آذر 1394 19:00
فتنه ی چشم تو چندان ره بیداد گرفت که شکیب دل من دامن فریاد گرفت آن که آیینه ی صبح و قدح لاله شکست خاک شب در دهن سوسن آزاد گرفت آه از شوخی چشم تو که خونریزِ فلک دید این شیوه ی مردم کُشی و یاد گرفت منم و شمع دل سوخته ، یارب مددی که دگرباره شب آشفته شد و باد گرفت شعرم از ناله ی عشّاق غم انگیزتر است داد از آن زخمه که دیگر...
-
حرف هایی برای گفتن
پنجشنبه 21 آبان 1394 17:43
اینجا درد دل کردن جرم محسوب نمی شود.
-
موقع اذانه
پنجشنبه 21 آبان 1394 17:19
سلام موقع اذانه دلم می خواد برای همه مریضا دعا کنم که حالشون زود زود خوب بشه دلم می خواد که زودتر امام زمان ظهور کنه ان شا الله که همه گرفتارا زودتر گرفتاریشون حل بشه آمین یا رب العالمین
-
مثل بقیه نبودن تنهایی می یاره
پنجشنبه 21 آبان 1394 17:13
سلام آدما خودخواه و زرنگن ولی من برعکس اونام عاشق و عادل به نظرم من این وسط دارم قربانی میشم ولی نمی تونم خودمو عوض کنم چقدر سخته خدایا کاش یکی مثل خودم پیدا می شد .
-
مرد و نامرد !!!!
پنجشنبه 21 آبان 1394 16:48
-
اتفاقاتی که افتاد
پنجشنبه 21 آبان 1394 16:04
سلام دوستان همونطور که گفته بودم اگه یه نفر وبلاگ بنویسه بگه داره چی کار می کنه هر چی هم که بشه بالاخره دانشگاه قبول میشه شد منم علامه قبول شدم روزانه ولی از اون اداره کوفتی آخرش استعفا دادم اومدم بیرون.
-
"مکانی برای فکر کردن نیست و همه مکان ها برای فکر کرن است"
یکشنبه 23 فروردین 1394 09:55
صبح است پنجره را گشودم ،صدای ماشین های اطراف و نغمه های ناگهانی جیک جیک و غار غار پرندگان و گاهی صداهای مبهم اطرافیان تنها صدایی است که به گوش می رسد با خود می اندیشم ای کاش فکر کردن مکانی داشت و ای کاش همیشه ذهنم و خودم را درگیر فکر کردن نمی کنم نمی دانم شاید از چیزی واهمه دارم یا انگار به اهدافی می اندیشم که هنوز به...
-
نامه ای به خدا
یکشنبه 16 فروردین 1394 12:15
سلام خدا خوبی ؟ بازم گرفتاری بازم گرفتاری خدایا کار منو درست می کنی یه کار خوب بهم بدن دیگه اینقدر اذیتم نکنن می دونم تقصیر خودم هم هست زیادی استرس داشتم ولی باور کن فقط و فقط می خواستم به بقیه کمک کنم من دلم نیومد هرچی می کشم ازین دلمه ؟ ناراحتم نیستم که چرا دلم برای آدما می سوزه بالاخره نمیشه که اینطوری ؟؟؟؟ ولی می...
-
16 فرودین بی لیاقتی آدم ها
یکشنبه 16 فروردین 1394 11:23
سلام بازم همون مشکلات همیشگی یه آدم عوضی چرا اداره اینطوریه آخه ؟ خوب صبرداشته باشید الان می گم چی شده ؟؟؟ امروز رفتم سر کار بگید خوب کلا همیشه همینطوریه با اینکه با کسی کار نداری با تو کار دادن اومدم کمک کنم به میز روبرویی با اینکه وظیفم نبود اونم مثل آنتن گوشیرو برداشت برای اینکه خودی نشون بده گفت : ا ا ا ا ا آقای x...
-
28 بهمن
سهشنبه 28 بهمن 1393 08:45
-
پنج شنبه ۲۰ اذر
جمعه 21 آذر 1393 10:27
سلام فصل هیجانو خوندم با کمی هوش و ۱۶ لغت دیدم خیلی عقبم سوالاتم سخت طرح میشه تلاش مضاعف لازمه برای رسیدن به هدف شب با زور ۳ شب خوابم ببرد
-
چهارشنبه ۱۹ اذر
جمعه 21 آذر 1393 10:23
سلام بازم مثل دیروز ۱۶ لغت با یه فصل روانشناسی شب خوابم نبرد رفتم حمام
-
سه شنبه ۱۸ اذر
سهشنبه 18 آذر 1393 20:50
سلام از امروز راضیم با اینکه خیلی سرم درد میکرد ازصبح پاشدم نقشه تای روز قبول کشیدم ۱۶ تا لغت به علاوه فصل زبان و اندیشه خوندم می خوام دوباره صبح ها زود بیدارباش شب ها زود بخوابم که سردرد نگیرم بقیه روانشناسی ان شا الله ۳روزه تموم کنم کلیپ زبانم دیدم
-
دوشنبه ۱۷ اذر
سهشنبه 18 آذر 1393 20:47
سلام امروز سر درد داشتم دو تا قرص خوردم شب تا ۲و نیم بیدار بودم ۱۶ تا لغت با فصل حافظرو خوندم یه فیلم کوچک زبانم دیدم
-
یکشنبه ۱۶ اذر
سهشنبه 18 آذر 1393 20:45
سلام امروز از صبح کمر درد داشتم یه فصل روانشناسی با ۸ تا لغت
-
شنبه ۱۵ اذر
سهشنبه 18 آذر 1393 20:44
سلام یک فصل روانشناسی با ۱۶ تا لغت و کلیپ زبان
-
جمعه ۱۴ اذر
سهشنبه 18 آذر 1393 20:43
سلام یه فصل روانشناسی با هشت تا لغت ساعت خوابم بهم ریخته شده ۲
-
پنج شنبه ۱۳ اذر
سهشنبه 18 آذر 1393 20:42
سلام امروز یه فصل خوندم از روانشناسی و ۸ تا لغت زبان
-
جمعه ۷ اذر تا چهارشنبه ۱۲ اذر
سهشنبه 18 آذر 1393 20:39
سلام امروز رفتیم شمال بماند که تا اومدیم راه بیفتیم تگرگ گرفت و نمی خواستیم بریم ولی من راضیشون کردم انصافا هم هوا خیلی خوب بود تا تاریخ ۱۲ اذر شمال بودیم اوقاف هم رفتم لوله های اب هم خراب شده بود درست کردیم
-
پنج شنبه ۶ اذر
سهشنبه 18 آذر 1393 20:35
سلام زمان زیاد گذشته یادم نمی یاد فقط یادمه فصل دوم روانشناسی خیلی سنگین بود و دو سه روز طول کشید تموم شد یک روزشم همین پنج شنبه بود البته فرداش صبح زودم درس خوندم
-
چهارشنبه ۵ اذر
چهارشنبه 5 آذر 1393 22:37
سلام هنوز سرما خوردگیم خوب نشده صبح تا ۱۰ خوابیدم بعد بلند شدم زبان خوندم دوباره ظهر تا ۶ خوابیدم دو روزیکه درس نمی خونم پشتم باد مژده خوره مریضیم که شدم دیگه قوز بالا قوز شده سعی می کنم حداقل این فصل فرایندهای حسیرو تموم کنم الان ساعت ۱۰ و نیمه از فردا باید جبران کنم برگردم سر برنامه قبلیم ان شا الله شایدم اخر هفته...