شازده کوچولو

دل نوشته ها و خاطرات زندگی(راستش اول می خواستم اینجا یک مکان خصوصی باشه چند روزیه که تصمیم گرفتم عمومیش کنم )

شازده کوچولو

دل نوشته ها و خاطرات زندگی(راستش اول می خواستم اینجا یک مکان خصوصی باشه چند روزیه که تصمیم گرفتم عمومیش کنم )

دوشنبه ۳ اذر

سلام امروز صبح پاشدم سرم درد دیدم که سرما خوردم گلوم درد میکنه فردا هم که باید برم درس بدم رفتم سراغ زبان دیدم وای این لغاتی که دارم میخونم بدرد کنکور نمی خوره اخر سر رسیدم به کتاب زیر ذره بین می خوام لغت های همینو بخونم شب اقای د زنگ زد گفت برزگر از کارت راضی نبوده منم شب رفتم عکس برگردون خریدم ببرم با خودم کلاس درس دیگه ای خوندم، حالم هم خوب نیست زیاد فرایندهای حسی یه طوریه 

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.