شازده کوچولو

دل نوشته ها و خاطرات زندگی(راستش اول می خواستم اینجا یک مکان خصوصی باشه چند روزیه که تصمیم گرفتم عمومیش کنم )

شازده کوچولو

دل نوشته ها و خاطرات زندگی(راستش اول می خواستم اینجا یک مکان خصوصی باشه چند روزیه که تصمیم گرفتم عمومیش کنم )

دلم گرفته ای دوست هوای گریه با من .

سلام خیالتان راحت ما تو این وبلاگ حرفی از جنس مخالف نمی زنیم 

همه اش جنس موافق هست و بس.

یه استادی داشتم خانم  ترم پیش خیلی دوسش داشتم . رابطمون هم صمیمی بود . من بین دو تا کلاسم فاصله بود و می خواستم یه جور پرش کنم بهش گفتم 

میشه من بیام کلاس شما ؟ گفت نه !!!هرچی اصرار کردم فایده نداشت . هرچی گفتم چرا ؟؟؟؟؟؟؟؟؟ جوابی نداد

دیشب چندین بار  بهش پیامک زدم و گفتم  تو چته !!باور کن بهت علاقمندم . آخرش صبح بهش زنگ زدم ، برگشته میگه چون شمایی نمی تونی بیای کلاس من 

چرا آدما برای آدم توی ذهنشون تعیین تکلیف می کنن !!نمی دونم برگشتم گفتم خوب علتشو بگو .....گفت نمی تونم بگم ....، گفتم چی راجع به من فکر می کنی ؟؟؟؟؟

جواب نداد و گفت کار مهمی دارم . گفتم می خوای باز بپیچونی گفت نه  بعد گوشی قطع شد . 


این هم آخر و عاقبت محبت زیادی من هر کاری براش کرده بودم و چند دفعم براش کادو خرید بودم آخر ایشون چه فکری کردن .


اصلاً حوصله هیشکی رو ندارم  .