-
سه شنبه ۴ اذر
چهارشنبه 5 آذر 1393 22:31
سلام صبح رفتم کلاس بد نبود بعد رفتم بیمه بعد بانک و بده رفتم انقلاب اکسفورد خریدم رسیدم خونه خیلی خسته بودم اعصابم خورد بود به خاطر اداره من هنوز دو هفته نشده رفتم مرخصی بهم زنگ زدن که جاتو لازم داریم معلوم نیست چه مسخره بازیه خدایا کمک کن از دست بندگانت به ستوه اومدم چرا اینقدر بی شعورن چرا بی بشعوریشون حد نداره...
-
دوشنبه ۳ اذر
چهارشنبه 5 آذر 1393 22:20
سلام امروز صبح پاشدم سرم درد دیدم که سرما خوردم گلوم درد میکنه فردا هم که باید برم درس بدم رفتم سراغ زبان دیدم وای این لغاتی که دارم میخونم بدرد کنکور نمی خوره اخر سر رسیدم به کتاب زیر ذره بین می خوام لغت های همینو بخونم شب اقای د زنگ زد گفت برزگر از کارت راضی نبوده منم شب رفتم عکس برگردون خریدم ببرم با خودم کلاس درس...
-
یکشنبه ۲ اذر
یکشنبه 2 آذر 1393 10:50
سلام امروز ساعت نزدیک ۹ و ربع پاشدم الان ساعت یک ربع به دهه ورزش کردم سرم یکم درد می کنه یه سری کارما مونده باید برام بیمه و اصلاح صورت و خرید سنگ عقیق می ذارم برای چهارشنبه البته بیمه را شاید سه شنبه رفتم چون تو مسیره امروز باید روانشناسی ۵۰ صفحه و ۴۰ صفحه امار و زبانم بخونم والا عقب بیفتم عکس بر گردون بخرم شبم پیتزا...
-
شنبه ۱ اذر
یکشنبه 2 آذر 1393 10:44
سلام صبح ساعت ۱۰ رفتیم برای معامله ماشین یارو قرار بود پول محضرو بده ولی سر کار که رسید بامبول در اورد از بس که این بابای من شله اخرشم ۹۰ تومان میدادیم ۵۰ اون یکم استرس دارم شاید نباید ماشینو بهش می فروختم ولی مجبور شدم به خاطر بیماری بابام شب پیتزا درست کردم داداشم اومد خورد امروز فقط زبان خوندم و مطالعه جانبی از ۱۲...
-
جمعه ۳۰ ابان
یکشنبه 2 آذر 1393 10:38
سلام مثل دیروز ساعت ۹ سر درس بودم ولی اون فصل دوم وقتمو گرفت یه درسم امار خوندم بعد از ظهر رفتم حمام خخلاصه که یکم عصبی هستم فردا سرم شلوغه بعید می دونم بشه درس خواند بابام هی زنگ می زد به اینی که پولشو بالا کشیده ای خدا کمک یه کوچولو هم کتاب ثواب الاعمال رو گشتم گفتم دعایی چیزی پیدا کنم مشکلمان حل بشه
-
پنج شنبه ۲۹ ابان
یکشنبه 2 آذر 1393 10:33
سلام نمی دونم چرا همیشه همه چی برعکسه امروز بعد از ورزش ساعت ۹ سر درسم بودم خیلی هم خوب داشتم جلو می رفتم تا ۱۱ ۱۲ یه ساعت زبان بعدم روانشناسی خوندم که یهو یکی زنگ زد گفت ماشینمو می خواد خبره بابام ازش بیعانه گرفت ولی دوباره چند ساعت بعد زنگ زد گفت بیام در خونه قولنامه کنم که صدای من ددراومد که مگه تعویض پلاک نمی خواد...
-
چهارشنیه 28 آبان
پنجشنبه 29 آبان 1393 00:45
سلام من صبح زود پاشدم نماز خوندم بعد خوابیدم تا هشت نمی دونم چرا الکی تا ساعت 11 دور خودم می چرخیدم همش تو فکر کلاس بودم ساعت 11 هم رفتم که درس بخونم باز رفتم سر anki android ببینم چطوری میشه فلش کارت ریخت توش خلاصه وقتم تا ساعت 2 رفت بعد که باز اومدم درس بخونم مامان اومد بالا رفتم یه کم بهش کمک کردم گناه داشت بعد...
-
سه شنبه 27 آبان
پنجشنبه 29 آبان 1393 00:35
سلام از صبح رفتم کلاس و به بچه ها درس دادم انصافاً خوب بود ولی وقتی برگشتم خیلی خسته بودم هم کمر هم پام درد می کرد شب رفتم کارتون آلوینو دیدم زبون اصلی بلکه زبانم بهتر بشه همش بیخودی به کلاس فکر می کنم نمی دونم چرا اینطوریم این مرور بیخود کار دستم میده ....
-
دوشنبه 26 آبان
پنجشنبه 29 آبان 1393 00:33
سلام امروز صبح ورزش کردم صبح خوبی بود و پر انرژی بودم ولی اون طور که می خواستم پیش نرفت صبح رفتم سراغ رواشناسی عمومی 30 صفحه خوندم یه کم از روانشناسی خسته بودم بعد هم حدود یک درس از آمارو بعد از ظهر خوندم الان چهارشنبه هست که دارم اینو می نویسم دقیق یادم نیست ولی فکر می کنم زبانو خوندم .........
-
یکشنبه ۲۵ آبان
یکشنبه 25 آبان 1393 16:57
سلام امروز صبح ساعت ۹ پاشدم نمی دونم چرا اینقدر دیر شد اول ۷ صبح بود بعد ساعت که دوباره نگاه کردم ۹ شده بود رفتم یه کم ورزش کردم با ۵۰۴ خوندم بعد صبحانه خوردم ساعت شد ۱۱ شاید امروز دنبال عقربه ها کرده بودن زمان بی برکت شده سر در نمی یارم تمرکز نداشتم یه حرف بی خودی بابا بهم زد گفت فلانی میگه خوب اگه یارو خواست معاملرو...
-
شنبه ۲۴ آبان
یکشنبه 25 آبان 1393 16:34
سلام صبح دوباره رفتم تو اینترنت راجع به گوهرشناسی خوندم امروز قرار بود یارو دوباره پولشو بریزه ولی هیچ خبری نشد بابا رفت خونه ماه همین مغزم در گیر شده ولی صبح فریدو ۵۰ صفحشو کامل خوندم خیلی جذاب بود بعد از ظهر رفتم تو اینتر نت یه کتاب صوتی زبان دانلود کردم دیگه بعد از نهار ذهنم درگیر کار یارو شده قرار گذاشتم سه تا درس...
-
جمعه ۲۳ ابان
یکشنبه 25 آبان 1393 16:20
سلام فقط ۵۰ صفحه روانشناسی خوندم با زحمت و زبان بازم فکرم درگیر اون چکه قرار بود امروز بریم سر این قضیه چک و این یارو الاف شدم به من چه مربوطه اصلا رفتم استخاره کردم که پولمو بدم به بابام یا نه خوب اومد قاطی کردم یه دفعه میگم بدم یه دفعه پشیمون میشم نقشه ذهنی روزهای قبول کشیدم ولی بازم امار خوندم، حسابی دارم عقب می...
-
پنج شنبه ۲۲ آبان
یکشنبه 25 آبان 1393 16:19
سلام امروز هم مثل دیروز باز داشتیم فکر می کردیم چی کار کنیم اخه دیروز فهمیدیم چکم مشکل داره و صفراش کمه صبح زود پاشدم ولی هرچی گشتم کچو پیدا نکردم خواستم کمک کرده باشم رفتم سر کمد و کلی ادکلن بو کردم بازم مثل دیروز ۳۰ صفحه روانشناسی و زبان مثل اینکه حسابی تنبل شدم صبح رفتم بانک کلی هم اونجا الاف شدم گفتم جبران میشه...
-
چهارشنبه ۲۱ ابان
یکشنبه 25 آبان 1393 16:15
سلام الان یکشنبه هست و من دقیق یادم نمی یاد فقط ۳۰ صفحه روانشناسی خوندم تا شب الاف شدم حرص می خوردم که باید بالاخره چی کار کنیم بریم شکایت کنیم چی بالاخره چی کار میشد کرد اخه هی گفتم بابا پاشو برو اونجا اخه گفته بودن امروز پولشو میریزند ولی هیچ خبری از پول نشد خلاصه اینطور اونور قرار شد جمعه برن اونجا من اعصابم بهم...
-
سه شنبه 20 آبان
چهارشنبه 21 آبان 1393 00:24
سلام امروز صبح حالم خوب نبود پس زنگ زدم گفتم نمی یام تا ظهر خوابیدم حالم خیلی بهتر شد تا ساعت سه یه سری کارای ثبت نام برای کارت ملی و سوابق بیمه و بعد هم مشکل نرم افزار آیریسو پیگیری کردم بعد نهارمو خوردم و رفتم دو تا کارتون زبان اصلی دیدم بعد یه وبلاگ انگلیسی خوندم و یه ایمیل زدم یه خورده از دست یه آدم عوضی ناراحتم...
-
دوشنبه ۱۹ ابان
دوشنبه 19 آبان 1393 23:41
سلام امروز صبح ۸ پاشدم یه خورده ورزش کردم یه حالت افسردگی هم داشتم البته جسمیه و رفع میشه فردا هم باید برم درس بدم یه کوچولو هم استرس دارم برای کلاس ساعت دومیه اخه خیلی بچه های شلوغی داره صبح ساعت ۱۱ ۱۲ بود که شروع کردم امار استنباطی رو از رو چند جزوه خوندم بعد هم تصمیم گرفتم افراد برم از رو سی دی بخونم نظریه پیاژرم...
-
یکشنبه ۱۸ ابان
دوشنبه 19 آبان 1393 23:31
سلام امروز از صبح تا ساعت ۱۲ و نیم داشتم ثبت نام کنکور انجام میدادم ولی خوشبختانه رسیدم ۵۰ صفحه رشدو بخونم و ۵ تا لغت ۵۰۴ به علاوه oxford و اینکه ساعت ۲ خوابیدم که خیلی دیر بود مامان اینا تا ساعت ۴ رفته بودن قرص بخرند منم شام و نهارم یکی شد یه کوچولو هم به تستهای امار نگاه انداختم بیشتر نرسیدم خدا کمک کنه'
-
شنبه 17 آبان
یکشنبه 18 آبان 1393 12:06
سلام امروز خیلی گرفتار بودم اول صبح رفتم بیمه که خودم بیمرو رد کنم که مرخصی رفتم حداقل بیمم رد شده باشه ساعت 9:5 رسیدم و تا ساعت 10.5 کارم طول کشید وقتی رسیدم کتابخونه ساعت 12.5 بو دسریع رفتم ناهارمو گرم کردم خوردم بعد ساعت 1 بود با هر زور و زحمتی که بود نزدیک 30 صفحه خوندم ولی چون کتاب مقدمه داره میشه تا صفحه 100 که...
-
جمعه ۱۶ آبان
شنبه 17 آبان 1393 07:42
سلام خداروشکر که امروز تاحدودی مثل برنامه پیش رفتیم صبح ساعت ۶ پاشدم نماز خوندم ولی تا ۹ و نیم وقتشو تو اینترنت تلف کردم قصدی پیدا کردن یه عکس از سردر دانشگاه خوشگله بود ولی بعد رفتیم تو سایت apply abroad و راجع به شهرا خوندم خلاصه تا صبحانه بخورم ساعت شد 11 بعد روانشناسی رشدو خوندم و ۵۰ صفحرو تا ۳ تموم شد بعد...
-
روز پنج شنبه 93/8/15
جمعه 16 آبان 1393 00:05
سلام امروز صبح ساعت چهار از خواب بیدار شدم بعد کلی گشتم که یه اپلیکیشن جعبه لاینتر خوب برای موبایلم گیر بیارم حتی حاضر بودم بخرم ولی تعریف خوبی نشده بود نمازمو اول وقت خوندم آخر سر ساعت شد 6 من همون ankidroido نصب کردم وجدانی هم خوب بود باینکه رایگانه ولی بهترینه ....... بعد دوباره خوابیدم تا ساعت 9:5 بعد از خوردن...
-
معرفی
پنجشنبه 15 آبان 1393 23:22
سلام عرض می کنم خدمت همه دوستان اصل مطلب اینکه دیدم هرکی نوشت عاقبت به خیر شد گفتم منم بنویسم .